کد مطلب:148600 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

حضرت عباس دلاور مرد تاریخ
حضرت عباس فرزند علی علیه السلام و ام البنین در روز 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه متولد شد، 14 سال داشت كه پدرش علی علیه السلام از دنیا رفت و در 34 سالگی در كربلا به شهادت رسید.

سومین همسر علی علیه السلام ام البنین دارای شش فرزند بود به نامهای: عباس، عبدالله، جعفر و عثمان (این چهار نفر در كربلا به شهادت رسیدند) و ام هانی (فاخته) و جمانه.

او در شجاعت نمونه ای از پدر بود و سایر كمالات را نیز از پدر به ارث برده بود.

نقل شده روی قاتل حضرت عباس كه از طایفه ی «بنی دارم» بود سیاه شده بود، علت را از او پرسیدند گفت: «من مردی را كه در میان چشمانش اثر سجده پیدا بود كشتم كه نامش عباس فرزند علی علیه السلام است.» [1] .

در زمان علی علیه السلام هر چند سن عباس علیه السلام اقتضا نمی كرد كه در جنگها شركت كند، ولی در جنگ صفین كه حدود دوازده سال داشت، روزی به صورت ناشناس به میدان تاخت چند نفر از شجاعان لشكر معاویه را به هلاكت رساند و سالم به پایگاه خود بازگشت.

او با لبابه دختر عبیدالله بن عباس (پسرعموی پیامبر) ازدواج كرد و از او دارای دو فرزند به نام عبیدالله و فضل گردید.

بعضی نوشته اند دو فرزند دیگر به نام محمد و قاسم داشته كه در


كربلا جزء یاران امام حسین به شهادت رسیدند. [2] .

عباس در همان لحظه ای كه حسین علیه السلام از مدینه بسوی عراق بیرون آمد، همراه برادرش بود و در كربلا به عنوان پرچمدار سپاه حسین علیه السلام در جبهه ی حق بر ضد باطل تلاش می كرد.

در شب عاشورا وقتی حسین علیه السلام اصحاب را آزاد كرد كه هر كجا می روند بروند، عباس به پیش آمد و عرض كرد: «هرگز خدا ما را ننگرد كه بعد از تو زنده بمانیم.»

پسر دایی عباس، از طرف ابن زیاد برای او و برادران مادریش امان نامه آورد، آنها آن را رد كردند و گفتند لعنت بر آن، امان خدا برای ما بهتر از امان فرزند زن بدكاره است.

عباس برادرانش (عبدالله، جعفر و عثمان) را جلوتر به میدان فرستاد و شهید شدند و یكی از كارهای عباس سقایی و آب آوردن برای اهل بیت حسین (ع) بود، سرانجام اذن آب آوردن از امام حسین (ع) گرفت، خود را به شریعه ی فرات رسانید، هنگام برگشتن سر راهش را گرفتند، او چون حیدر كرار، از كشته پشته می ساخت، در این میان نخست دست راست، سپس دست چپش را قطع نمودند و بدنش را آماج تیرها قرار دادند، عمود آهنین بر فرق سرش زدند و او در كنار فرات به شهادت رسید. وقتی امام حسین (ع) به بالین او آمد و او را آن گونه دید فرمود: «اكنون كمرم شكست و چاره ام اندك گردید.»


و این سخن به خوبی نقش عباس را در جبهه ی حسین علیه السلام مجسم می كند كه او تا چه اندازه شجاع و نیرومند بوده، كه برای حسین علیه السلام پشتوانه ای شكست ناپذیر به حساب می آمده است.


[1] بحار، ج 45، ص 306.

[2] فرسان الهيجاء، ص 193.